خداوند متعال در وجود
موجودات زنده غرايز گوناگوني قرار داده كه يكي از آن غريزهها «غضب» است تا هرگاه
حياط آنها در معرض خطر و تهاجم دشمن قرار گرفت، با تمام نيرو و ابزاري كه در
اختيار دارد، از خود دفاع كنند.
در انسان همانگونه كه
غريزة شهوت وجود دارد و بايد كنترل شود و در مسير مناسبي قرار گيرد، قوة غضب نيز
وجود دارد. اگر اين غريزه از مسير اصلي خود كه همان دفاع است، منحرف شود، موجوب به
وجود آمدن جنگهاي خانمانبرانداز، تجاوز به سرزمين ديگران و از ميان بردن حقوق
انسانهاي ديگر ميشود. اسلام اينگونه جنگها و ظلم به انسانها را گناهي بزرگ ميداند.
بنابراين، جهاد امري فطري
است و چنانچه ديني اين اصل مهم و منطبق با فطرت انسان را نداشته باشد، بر خلاف
فطرت انساني است و چنان ديني الهي و پذيرفتني نخواهد بود.
دين اسلام براي جهاد ارزش
فراواني قايل است و جاد و پيكار در راه خداوند را ماية نجات انسانها و حفظ حقوق
آنها ميداند. اسلام معتقد است كه جهاد در راه خداوند خواه براي دفاع از جامعة
اسلامي و حمايت از مظلومان و خواه براي حفظ دين و گسترش آن در سرزمينهاي ديگر
باشد، در هر حال دفاع از حقوق انسانها محسوب ميشود. نابراين، در جوامع اسلامي
براي دفاع از ارزشهاي دين، وجود يك نيروي دفاعي قدرتمند ضروري احساس ميشود تا از
چنين ايدههاي الهي و انساني با ارزشي دفاع كند.
در جهاد اسلامي، جنگ و
مبارزه با رهبران و پيشوايان كفر، فتنه و فساد از اهميت بييشتري برخوردار است. چنانكه
خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد:
فقاتلوا
ائمه الكفر انهم لا ايمان لهم لعلهم ينفقون.[1]
با پيشوايان كفر قتال كنيد
كه ايشان را رسم سوگند نگهداشتن نيست، باشد كه از كردار خود بازايستد.
اين آية شريفه، اين نكته
را در بردارد كه در پيكار با كفر و شرك، هدف اصلي، بيشتر رهبران و عوامل آنهاست،
زيرا آنان به عنوان رهبر، گروهي از مردم مستضعف و ناآگاه را فريب ميدهند و به سوي
انحراف و كفر سوق ميدهند يا با بهوجود آوردن فضاي خفقان و ترس، مردم را به شرك و
بتپرستي وادار ميكنند. با نابودي اين پيشوايان، ريشههاي كفر هم از بين ميرود و
چه بسا پيروان آنان نيز خود ارشاد و هدايت شوند و ديگر نيازي به جنگ با آنان
نباشد.
پروردگار عالم در آيات
متعددي د رقرآن كريم از آزمايش الهي سخن گفته است و در آن آيات، نعمتهاي الهي و
همچنين مشكلات و گرفتاريها را وسيلهاي براي امتحان و آزمايش انسانها معرفي ميكند.
جهاد نيز يكي از موارد امتحان انسانها از سوي خداوند است. قرآن شريف ميفرمايد:
ام
حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما يعلم الله الذين جاهدوا منكم و يعلم الصابرين.[2]
آيا ميپنداريد كه به بهشت
خواهيد رفت و حال آنكه هنوز خداوند معلوم نداشته است كه از ميان شما چه كساني جهاد
ميكنند . چه كساني پايداري ميورزند؟
پروردگار عالم جهاد را بر
مسلمانان واجب كرد تا فتنه و فساد از جهان رخت بربندد و به آنان امر ميكند كه
براي بر انداختن فتنه و فسادكاران، با آنان پيكار و مبارزه كنيد.
وقاتلوهم
حتي لا تكون فتنه و يكون الدين لله فان انتهوا فلا عذوان الا علي الظاليمن.[3]
با آنها بجنگبد تا ديگر
فتنهاي نباشد و دين تنها از آن خدا شود. ولي اگر از آيين خويش دست برداشتند،
تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.
در اين آية شريفه، امر شده
است كه مسلمانان جنگ كنند تا فقط احكام و اوامر الهي بر مردم حكمفرما شود و فتنه
از ميان برود. مقصود اين است كه كساني با حيله و تزوير ميكوشند تا مسلمانان را از
دين خود خارج كنند. در چنين شرايطي، فضاي جامعةاسلام به ترديد و شبهه آلوده ميشود،
حق و باطل درهم ميآميزد و تفكيك آنها براي مسلمانان دشوار ميشود. در اين صورت،
بايد با عوامل فتنهگر جنگيد تا حق از باطل تميز داده شود و عوامل انحراف از ميان برود.
در آية ديگري از قرآن
كريم، فلسفة جهاد چنين بيان شده است.
و
لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم
الله كثيرا و لينصرون الله من ينصره ان الله لقوي عزيز.[4]
و اگر خداوند بعضي را به
وسيلة بعضي ديگر دفع نكرده بود، ديرها، كليساها، كنشتها و مسجدهايي كه نام خدا به
فراواني در آنها برده ميشود، ويران ميشد و خدا هر كس را كه ياريش دهد، اري ميكند
و خدا توانا و پيروز است.
پي نوشت ها:
[1].
قرآن، توبه/12.
[2]. قرآن، آلعمران/142.
[3]. قرآن، بقره/193.
[4]. قرآن، حج/40.